به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از آثار شاخص و جالب توجه نخستین جشنواره ملی فیلم ۱۷ بی شک مستند"رادیو جوبشور" بوده است؛ عنوان جذابی برای اثر هنری ساختهی محمد حسین قاسمی و سلمان ابوطالبی که روایتگر بخش هایی از فعالیت های مبارزاتی شهید اسماعیل صادقی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و مجاهدت های این سردار رشید سپاه اسلام بعد از انقلاب و به ویژه فعالیت ایشان به عنوان یکی از فرماندهان شاخص لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) است. شخصی که بعدها در عنوان مهم رئیس ستاد لشکر خدمات بزرگ و ماندگاری انجام داد.
در این اثر به خصوص گذشته از بحث مصاحبه با نزدیکان و همرزمان شهید، از تصاویر بازسازی شده برای روایت بهتر و مطلوب تر، استفاده شده و البته ذکر این نکته لازم است که کیفیت خوب این مستند نیم ساعته که از سوی مؤسسه راویان فتح قم تولید شده باعث شد تا چند سال پیش موفق به دریافت جایزه ویژه بخش مستند سیاسی جشنواره جایزه بزرگ شهید آوینی شود.
درباره علت نام گذاری این اثر به عنوان "رادیو جوب شور" البته باید توضیحاتی ارایه داد از جمله این که؛ سید محسن چاوشی و شهید اسماعیل صادقی و چند نفر از مبارزان انقلابی قم در سال ۱۳۵۵ تصمیم می گیرند تا برای انتقاد از رژیم پهلوی به شکل متفاوتتری از جنایات و بیکفایتی این رژیم پرده بردارند برای همین قرار می گذارند تا برنامههایی فکاهی را در قالب طنز، ضبط کنند و در اختیار مردم قرار دهند تا به این روش مردم را آگاه کنند که نام آن را به دلیل اینکه در محله جوب شور قم ضبط میشده "رادیو جوب شور" می گذارند.
البته به دلیل خفقان شدید دوران پهلوی این برنامه مانند برنامههای طنز انتقادی که از صداوسیما پخش میشود امکان پخش علنی نداشته و لذا این کار مخفیانه ضبط و پخش میشده است.
البته شهید صادقی در دوران پیش از انقلاب، مغازه نوار کاست و وسایل الکترونیکی در حوالی حرم مطهر داشته و کار تکثیر و پخش برنامههای ضبطی از این قبیل بر عهده ایشان بوده است.
این شهید عزیز بعد از پیروزی انقلاب، ابتدا به عضویت کمیته و سپس سپاه پاسداران درآمد و با آغاز حمله صدام به کشورمان به جبهه ها شتافت و از همان آغاز جنگ تا زمان شهادت توانمندی های بسیاری از خود نشان داد. ایشان خود از بنیانگذاران لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) بوده که تا لحظه شهادت مسئولیت ستاد این لشگر را نیز عهده دار بود.
از جمله ویژگی های بارز سردار شهید صادقی می توان به تکلیف مداری، احساس مسئولیت بالا و اخلاص ایشان اشاره کرد کما این که با آغاز جنگ تحمیلی، حضور در میدان رزم را وظیفهی اصلی خود می دانست و به همین خاطر همه چیز را فرع و جنگ را اصل قرار داده بود.
به گفته خانواده و نزدیکانش، آن چنان زندگی اش را وقف دفاع از کشور کرده بود که از آمدن به مرخصی هم سر باز می زد و تنها هنگامی که برای شرکت در جلسه و سمیناری به تهران یا قم می آمد، به منزل و خانواده هم سری می زد.
زمانی که قرار شد به مکه مشرف شود، تنها دو روز به سفر ایشان باقی مانده بود، اما همان موقع به مسئولیت ستاد لشگر انتخاب، و از ایشان خواسته شد از سفر به مکه صرف نظر کرده و به جبهه برود.
به گفته یاران و همرزمانش در امر مدیریت، مقتدر و در عین حال هوشمند و مدّبر بود و به خاطر همین قدرت و تدبیر نیز بود که او و شهیدزین الدین توانستند لشگر ۱۷ علی ابی طالب (ع) را به خوبی سازماندهی کنند. اسماعیل به تنهایی تمامی کارهای پشتیبانی لشکر را انجام می داد و در عین حال در هیچ عملیاتی غیبت نداشت، ضمن آن که دیدگاه ها و نظریه های عملیاتی او، عمق فکر و وسعت بینش نظامی اش را بیش از پیش نمایان می ساخت.
و بالاخره بعد از سال ها مجاهدت و خدمت، در واپسین روز سال ۱۳۶۳ در جزیره مجنون و در جریان عملیات بدر به آرزویش که شهادت در راه خدا بود، رسید.
نظر شما